شعر در مورد صراط مستقیم ، شعر درباره راه درست و درستکاری و کمک به دیگران

شعر در مورد صراط مستقیم

شعر در مورد صراط مستقیم ، شعر درباره راه درست و درستکاری و کمک به دیگران
شعر در مورد صراط مستقیم ، شعر درباره راه درست و درستکاری و کمک به دیگران همگی در سایت پارسی زی.امیدواریم این مطلب که حاصل تلاش تیم شعر و فرهنگ سایت است مورد توجه شما عزیزان قرار گیرد.

شعر در مورد صراط مستقیم

از صراط المستقیم شرع،
پا بیرون منه
تا توانی کرد فردا
از صراط آسان گذار
⇔⇔⇔⇔

شعر درباره صراط مستقیم

هست خاموشی بهشت با نعیم
رو چو خاموشان صراط مستقیم
رو تو خاموشی گزین چون صابران
تا نیفتی در میان فاجران

شعری در مورد صراط مستقیم

زاهد ظاهرپرست از حال ما آگاه نیست
در حق ما هر چه گوید جای هیچ اکراه نیست
در طریقت هر چه پیش سالک آید خیر اوست
در صراط مستقیم ای دل کسی گمراه نیست
تا چه بازی رخ نماید بیدقی خواهیم راند
عرصه شطرنج رندان را مجال شاه نیست
⇔⇔⇔⇔

شعری درباره صراط مستقیم

خواهی ز پل صراط
آسان گذری
نان ده به جهانیان
که نان از همه به
⇔⇔⇔⇔

شعر صراط مستقیم

چگونه من ستایمت
تو ای شهنشه جهان
تو ای علی…
صراط مستقیم عشق!
شُکوهِ عدلِ جاودان هر زمان!
که واژه ها به وصف و درک قدر تو
چه ناتوان و عاجزند

شعر در مورد صراط مستقیم

اگر روحت ز آلایش سلیم است
رسیدن در صراط المستقیم است
وگر در چاه نفس افتی به خواری
تو معذوری که بینائی نداری
⇔⇔⇔⇔

شعر درباره صراط مستقیم

گذر فرما به خاک ما زیارت کن دمی ما را
که نور روح ما روشن توان دیدن در آن مرقد
صراط مستقیم من طریق نعمت الله است
به عمر خود نمی گردم سر موئی ز راه خود
⇔⇔⇔⇔

شعری در مورد صراط مستقیم

ای رهنمای گم شدگان اهدنا الصراط
وی چشم راه روان اهدنا الصراط
در دوزخ هوا و هوس مانده‌ایم زار
گم کرده‌ایم راه جنان اهدنا الصراط
بگذشت عمر در لعب و لهو بی خودی
شاید تدارکی بتوان اهدنا الصراط
ره دور وقت دیر و شب تار و صد خطر
مرکب ضعیف و جاده نهان اهدنا الصراط
بیشتر بخوانید : شعر در مورد شهر شلوغ ، شعر کوتاه و زیبا درباره شلوغی شهر تهران و تنهایی

شعری درباره صراط مستقیم

شنیدم ساقی سرمست می گفت
یکی را جام بخشم دیگری خم
اگر جام می آری پر بری می
وگر انبان بیاری پر ز گندم
بگفتم این تفاوت از چه افتاد
بگفتا این ز استعداد مردم
صراط مستقیم است اینکه گفتم
طریق نعمت الله را مکن گم
⇔⇔⇔⇔

شعر صراط مستقیم

هرکه نگزیند صراط مستقیم
در عذاب آخرت باشد مقیم
در ره شیطان منه گام ای اخی
تا نگردی خوار و بدنام ای اخی
⇔⇔⇔⇔

شعر در مورد صراط مستقیم

در میان هفت دریا دامن تو خشک کو
در میان هفت دوزخ عنصر تو سرد کو
این نداری خود ولیکن گر تو این را طالبی
آه سرد و اشک گرم و چهره‌های زرد کو
هر نفس بوی دل آید از صراط المستقیم
تا نگویی عشق ره رو را که راه آورد کو
گرد از آن دریا برآمد گرد جسم اولیاست
تا نگویی قوم موسی را در این یم گرد کو
بیشتر بخوانید : شعر در مورد سرعین ، شعر ترکی و فارسی زیبا در مورد شهر سرعین استان اردبیل

شعر درباره صراط مستقیم

ای که در دنیا نرفتی بر صراط مستقیم
در قیامت بر صراطت جای تشویشست و بیم
قلب زر اندوده نستانند در بازار حشر
خالصی باید که بیرون آید از آتش سلیم
⇔⇔⇔⇔

شعری در مورد صراط مستقیم

آنکه او نیکست بدهیمش نعیم
بگذرانیم از صراط مستقیم
ما به نیکان همرهیم اینجایگاه
زآن بایشان داده ایم اینجا پناه
⇔⇔⇔⇔

شعری درباره صراط مستقیم

دست چون بردارم از دامان این صحرا، که هست
جلوه موج سراب او گواراتر ز آب
از صراط المستقیم شرع پا بیرون منه
تا توان از پل گذشتن، نگذرد رهبر ز آب
هر سبکروحی که بر جسم گران دامن فشاند
گر ز دریا بگذرد، پایش نگردد تر ز آب
بیشتر بخوانید : شعر در مورد شهر غریب ، شهر غربت مولانا و شعر دوری از دیار غربت و تنهایی

شعر صراط مستقیم

همه اخلاق نیکو در میانه است
که از افراط و تفریطش کرانه است
میانه چون صراط مستقیم است
ز هر دو جانبش قعر جحیم است
به باریکی و تیزی موی و شمشیر
نه روی گشتن و بودن بر او دیر
عدالت چون یکی دارد ز اضداد
همی هفت آمد این اضداد ز اعداد
به زیر هر عدد سری نهفت است
از آن درهای دوزخ نیز هفت است
چنان کز ظلم شد دوزخ مهیا
بهشت آمد همیشه عدل را جا
جزای عدل، نور و رحمت آمد
سزای ظلم، لعن و ظلمت آمد

Comments